شتر خواهم دوگانه سوز باشد
به سرعت او شبش چون روز باشد
که در کوه و بیابان او نماند
برایم وعظ خوشبختی بخواند
اگر که سرعت او کم شود نیز
دهم باج حسابی زیر این میز
که میزت معجز عالم در او هست
هزاران نسخهها را میتوان بست
ضعیفه گر که ماشین خواهد از من
و یا که اشترم را راند از من
روم غاری گزینم راه شیری
بسی قاصد فرستد تا به پیری
