هزینه مردن

چو خواندم نامه آن صادق شفت
تمام جان من از نامه شد چفت1

که گر مردن چنین دارد هزینه
بباید دیگری آرم گزینه

نمودم بررسی من راه‌ها را
تمایز دادم از ره چاه‌ها را

بدیدم راه‌های آن جهانی
یکی گنجی همی‌خواهد نهانی

که تا خود را به نزد پل رسانم
ز بعد پل نشانی را ندانم

که آیا می‌برندم سوی دوزخ
و شاید هم نشینم دشت برزخ

امیدم لطف بی‌حد و حسابش
که بهر من ببندد او کتابش

دوباره بازگردم سوی آن درد
که از ترس مخارج گشته‌ام زرد

کفن را یک وجب سازم به اندام
به زیر خاک گیرم خفته آرام

ملک گر صحبت از کافور گوید
و یا از عاجزم کرباس جوید

نمی‌دانم جواب او چه گویم
از آن مخمس چگونه چاره جویم

1: خیس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *