چو میپیچند نسخه بهر بنده
نمیدانم که گریم یا که خنده
یقیناً یادشان رفته گذشته
که خطی آن قدر درهم نوشته
که اکنون پند و اندرزم نمایند
به روی مهربانی در گشایند
بدم آید از اینگونه خلایق
که خود بیاشتباه دانند و لایق
به قدری باز درد من فزون است
کز حدّ گفتن بنده برون است
که پندم میدهند حقها به جانب
دریغ از اینکه اصلاً نیست کاتب
