اپک ای کاش پول واحدی داشت
زمین را لرزه ای باید که وا داشت
به پشتیبانی چاه هــای نفتــم
نترسم از کــس و دیگــر نیفتم
خدا داند که زورم بیشمار اسـت
چه گویم که چقدر این استوار است
نگیـرم تـا ز اربابان دگــر وام
که تا کمتر رود پـای تــو در دام
دریغ از درک این اوضاع خویشم
که گردیده سفید این مـو و ریشم
که تحریم جهـان را ما توانیــم
فقط یــک ذره ای باید بدانیـم
